آخرین اخبار
خانه / مقالات / مقاله در حال تدوین اهمیت فضای مجازی از دیدگاه مقام معظم رهبری – قسمت اول

مقاله در حال تدوین اهمیت فضای مجازی از دیدگاه مقام معظم رهبری – قسمت اول

Untitled-1

 

« کاربرگه طرح تحقیق پیشنهادی رساله دکتری »

به علم، تحقیق و کاوش این اقیانوس عظیم که خداوند متعال آن را در برابر انسان قرار داده است هرچه می­توانید به پیش بروید.

«مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا»

 

     عنوان مقاله:         

 فارسی:  

اهمیت فضای مجازی از دیدگاه مقام معظم رهبری

 

 انگلیسی: 

The importance of cyberspace in Leader’s view

  ۱-مقدمه                                                                                                                      

تغییر و تحولات سریع و شگرف در قرن بیست و یکم در محورهایی چون پیشرفت علم، تکنولوژی و فناوری اطلاعات ضمن اینکه غیر قابل انکار است بلکه غافگیر کننده نیز هست به گونه ای که اگر لحظه ای از آن غفلت شود سالها عقب خواهی ماند.

در این بین ارتباطات از همه مقوله ها پیشرو و جلوتر است به نحوی که از دیگر موضوعات در حال رشد و پیشرفت پیش قدم است. بنا به نظر “آلوین تافلر” در کتاب موج سوم، جوامع بشری تاکنون دو دوره‌ (انقلاب) کشاورزی و صنعتی را پشت سر گذاشته و هم اکنون در اواخر عصر فراصنعتی یا عصر اطلاعات که بر پایه الکترونیک و رایانه‌هاست قرار دارند.

این عصر، عصری است که در آن قدرت، ثروت و امنیت بر پایه دانش به وجود آمده و سرعت وجه مشخصه‌ آن و اطلاعات به عنوان ارزشمندترین کالا محسوب می‌شود.

“عصر اطلاعات” یا به روایتی “عصر رایانه‌ها و شبکه‌ها”، جهانی را ترسیم می‌کند که بر پایه شبکه‌های رایانه‌ای و تعاملات کاربران با رایانه‌ها شکل گرفته و حتی ارتباطات انسانی و اجتماعی که جزء سنتی‌ترین خصوصیات بشر هستند نیز در حال انتقال به ‌این فضای جدید هستند. این جهان نوپا که به سرعت در حال بسط و گسترش بوده و تمامی ‌شئون زندگی بر روی کره زمین را تحت تأثیر قرار داده است، بر پایه فناوری اطلاعات و رسانه‌های ارتباطی نوین استوار بوده و در فضایی غیر فیزیکی به رشد و بالندگی خود ادامه داده و در حال تسخیر جهان واقعی است. این فضا، فضای سایبر (Cyberspace) یا فضای مجازی نام دارد.

۲-بیان مسأله

فضای مجازی در واقع محیطی است مشتمل بر شبکه‌ای از رایانه‌ها، رسانه‌های ارتباطی و کاربران که لحظه به لحظه به تبادل داده‌ها و اطلاعات پرداخته و انسان‌ها در آن به کار، تأمین نیازها و پرداختن به علائق می‌پردازند. ‌این فضا باعث کوتاه شدن فاصله‌ها و استقلال از مکان می‌شود و در نهایت منجر به کم رنگ شدن مفهوم مکان و زمان کلاسیک شده و به پدیده‌ای که دیوید‌ هاروی آن را فشردگی فضا – زمان می‌نامد تبدیل شده است. ‌
این معنا بارزترین تفاوت دنیای واقعی و فضای مجازی است، زیرا در دنیای واقعی انسانها در در طول زمان و در چارچوب مکان محصور بوده و محدوده فعالیت‌هایشان متأثر از ‌این واقعیات است، اما در دنیای مجازی با استفاده از فناوری‌های نوین ارتباطی و رایانه‌ها به نقاط ضعف انسان که همانا سرعت، دقت، حافظه و خستگی و مشکل جوامع کاری که همانا زمان، هزینه، نیروی انسانی و محدودیت‌های جغرافیایی هستند، پوشش داده شده و با سرعتی نزدیک به سرعت نور خواسته‌ها و پاسخ‌ها به مقصد و مبدا منتقل می‌شود.

در هر حال فضای مجازی در هر تعبیری و با هر تعریفی، قلمرویی وسیع، بدیع و بکر است که برای ساکنان خود امکانات، آزادی‌ها، فرصت‌ها، دلهره‌ها، آسیب‌ها و محدودیت‌های نوینی را به همراه دارد. اهمیت ‌این قلمرو تا حدی است که امروزه برخی اندیشمندان صحبت از دو جهانی شدن دنیای معاصر می‌کنند.

در حقیقت فضای مجازی نوع متفاوتی از واقعیت مجازی و دیجیتالی است که آن را “واقعیت خلق شده به وسیله رایانه” می‌دانند؛ واقعیتی که از آن رو مجازی یا مصنوعی است که در دنیای واقعی و محیط مادی، مکانی را اشغال نکرده و در اذهان کاربران و در نتیجه تعامل با واسط الکترونیکی به وجود آمده است.

به عبارت دیگر فضای مجازی فضایی است که ساکنان آن محدودیت‌های جسم و مکان فیزیکی را نداشته و در دنیایی با زمان غیر خطی و فضایی بدون محدودیت جغرافیایی و ملیتی به سر می برند و حتی اشخاص می توانند هویتی جدید و سوای هویت واقعی خود داشته و زندگی جدیدی را تجربه کنند.

برای درک بهتر ‌این مفهوم به ‌این جمله توجه کنید: شخصی در خواب می‌بیند که پروانه شده است، وقتی بیدار می‌شود با خود می‌اندیشد که آیا من خواب دیده‌ام که پروانه شده بودم یا ‌اینکه پروانه‌ای هستم که اکنون خواب می‌بینم به مردی بدل شده؟ در ورای ‌این جمله معنایی نهفته است که توصیفی است از سیستمی‌که در آن خود واقعیت کاملا در متنی مجازی و در جهانی واقع نما غرق شده است؛ لذا در فضای مجازی چیزهایی که بر روی صفحه‌ رایانه‌ها ظاهر می‌شوند فقط تصاویری از تجربه نیستند، بلکه خود تجربه از طریق آن‌ها منتقل می‌شود.

البته نمی‌توان ‌اینترنت را مترادف با فضای مجازی دانست، لیکن‌ اینترنت ابزار ورود به فضای مجازی است۵ که امروزه زندگی روزمره ما را تسخیر کرده و از ابزاری لوکس و مخصوص متخصصان و روشنفکران به یک نیاز اساسی برای همه دولت‌های آینده‌نگر و شهروندان آنان تبدیل شده که بر بستر آن شکل نوینی از زندگی در جریان است. شاید این عبارت گویای بسیاری از مسائل باشد: اگر روزگاری تمدن‌ها در کنار رودها شکل می‌گرفتند و رشد می‌کردند، هم‌اکنون بر بستر شبکه‌های ارتباطی و درون فضای مجازی شکل می‌گیرند.

فضای سایبر در معنا به مجموعه هایی از ارتباطات درونی انسانها از طریق کامپیوتر و مسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می شود.  یک سیستم آن‌لاین نمونه ای از فضای سایبر است که کاربران آن می‌توانند از طریق ایمیل با یکدیگر ارتباط برقرارکنند.

بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجایی‌های فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت می‌گیرد. این عدم جابجایی فیزیکی، محققان را واداشت که به مطالعه برخی شباهت‌های فضای سایبر با حالت های ناهشیاری، به‌خصوص حالت‌های ذهنی‌ای که در رویاها ظاهر می‌شوند، بپردازند.

عملیات‌های مجازی، استفاده از تمامی امکانات برای اثرگذاری بر افکار، احساسات، اعتقادات، تمایلات و رفتارها در فرهنگ‌ها و ملت‌های مختلف است. فضای مجازی تعبیری است مبتنی بر این فرض که این فضا محلی است که خودآگاهی آدمی (به عنوان مثال هنگامی که از اینترنت استفاده می­ کند) در چنین محلی قرار می­ گیرد.

 ۳-همیت و ضرورت تحقیق

صدور حکمی محکم در خصوص تشکیل شورای عالی فضای مجازی و به دنبال آن تعیین وظیفه ای سنگین مبنی بر ایجاد “مرکز ملی فضای مجازی کشور” خود به خود ضمن اینکه نشان از هوشمندی معظم له دارد نشان دهنده هدفمند بودن این امر در موقعیت زمانی حاضر نیز به شمار می رود. حال با کمی دقت در متن پیام می توان بیشتر به اهمیت این موضوع پی برد.

نکات کلیدی و راهبردی همچون “اشراف کامل در سطوح داخلی و خارجی”، “مواجهه فعال و خردمندانه”در نظر گرفتن محورهای “سخت افزاری، نرم افزاری و محتوایی” و همچنین تعیین و ابلاغ وظایف به پیوست حکم نیز اهمیت موضوع را دو چندان کرده است.

تسریع در تشکیل و راه اندازی مرکز و تاکید بر همکاری کلیه دستگاهها نیز از اهمیت و ضرورت موضوع است: «این شورا وظیفه دارد مرکزی به نام مرکز ملی فضای مجازی کشور ایجاد نماید تا اشراف کامل و به روز نسبت به فضای مجازی در سطح داخلی و جهانی و تصمیم‌گیری نسبت به نحوه مواجهه فعال و خردمندانه کشور با این موضوع از حیث سخت‌افزاری، نرم‌افزاری و محتوایی در چارچوب مصوبات شورای عالی و نظارت بر اجرای دقیق تصمیمات در همه سطوح تحقق یابد. نکات اساسی در مورد وظایف شورای عالی و مرکز فضای ملی مجازی با تأکید بر توجه جدی به آن، در پیوست این حکم ابلاغ می‌گردد. در پایان انتظار دارم، ضمن تسریع در تشکیل مرکز ملی فضای مجازی، رئیس و اعضای محترم شورا تلاش بایسته را در جهت دستیابی این مرکز به اهداف تعیین شده به کار برند. کلیه دستگاههای کشور موظف به همکاری همه جانبه با این مرکز می‌باشند. »

البته توجه به مقوله رسانه های نوین از سوی رهبر انقلاب به حکم اخیر هم بر نمی گردد بلکه بارها توجه مسئولان و مردم و نخبگان را به این موضوع جلب کرده اند. معظم له در سال های پیش از این به طراحی غرب در این خصوص اشاره کرده اند: «تحولات کشورهاى آسیایى و آفریقایى و آمریکاى لاتین در دام طراحى باندهاى قدرت بین المللى افتاده است و طراح اینها صهیونیست و سرمایه داران بین المللى بوده اند. براى اینها آنچه مهم بوده، کسب قدرت سیاسى است که بتوانند در کشورها و دولتهاى اروپایى و غیره نفوذ کنند و قدرت سیاسى را در دست بگیرند و پول کسب کنند و این کمپانی ها، سرمایه هاى عظیم، کارتلها و تراستها را به وجود آورند. هدف این بوده است؛ آن وقت اگر اقتضا مى کرده است که اخلاق جنسى ملتها را خراب کنند، راحت مى کردند؛ مصرف گرایى را در بین آنها ترویج کنند، به راحتى این کار را انجام مى دادند؛ بى اعتنایى به هویتهاى ملى و مبانىِ فرهنگى را در آنها ترویج کنند، این کار را مى کردند. اینها، اهداف کلان آنها بوده است که تصویر مى کردند. آن وقت همیشه لشکرى هم از امکانات فرهنگى و رسانه اى و روزنامه هاى فراوان و مسائل گوناگون تبلیغات در مشت اینها بوده است، که اینها امروز یواش یواش دارد پخش مى شود و من در روزنامه گزارشى از تشکیلِ “ناتوى فرهنگى” را خواندم؛ یعنى در مقابل پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابله  با شوروى سابق یک مجموعه  مقتدر نظامى به وجود آوردند، اما براى سرکوب هر صداى معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده مى کردند، حالا یک ناتوى فرهنگى هم به وجود آورده اند. این، بسیار چیز خطرناکى است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه زنجیره به هم پیوسته رسانه هاى گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره ها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصى حرکت مى کنند تا سررشته تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلى هم آسان و رو راست شده است.»

«امروز مؤثرترین سلاح بین المللی علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه‌ای است. امروز این قوی‌ترینِ ‏سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناکتر است. این سلاح دشمن را شما در بلواهای بعد از انتخابات ندیدید؟ دشمن با همین سلاح، ‏لحظه به لحظه، قضایای ما را دنبال می کرد و به کسانی که اهل شیطنت بودند، رهنمود می داد. و انّ الشیاطین لیوحون الی اولیائهم ‏لیجادلوکم؛ دائم به اولیاء خودشان ایحاء می کردند. خوب، این حضور دشمن است دیگر؛ حضور دشمن را از این واضح‌تر و روشن‌تر ‏می شود فرض کرد؟»

در نبرد نرم به جای تصرف نظامی سرزمین دشمن و حکومت مستقیم بر آن، ساختار سیاسی اشغال می شود  و مدیریت غیر مستقیم از طریق گماردن دولت دست نشانده در آن، در صدد دست یابی به اهداف خود بر می آید. راه تسخیر مردم به گونه‌ای است که خود آنان خواسته‌های دشمن‌شان را محقق می سازند. این راه بسیار ساده و در عین حال دشوار است، تصرف قلب‌ها و تسلط بر ذهن‌ها، در نبرد نرم، موجب حرکت مردم در راستای اهداف دشمن می شود. در جنگ نرم، دشمنان از طریق برتری رسانه‌ای خود، با روش کنترل احساسات و علایق، اراده مخاطبین را تسخیر کرده و در مسیر اهداف خود به حرکت و عمل وا می‌دارند. کیفیت این تسخیر در حدی است که فرد تصرف شده، نسبت به دشمنی که او را تسخیر کرده، هیچ کینه و نفرتی ندارد.

۴-پیشینه تحقیق

محمد جواد نوروزی  در فصل اول کتاب دست در دست صبح  دررابطه با جنگ نرم و بیداری اسلامی چنین می نویسد:

برای تغییر در حکومت‏ها از شیوه‏های مختلف استفاده می‏شود.

کودتا، شورش‏های اجتماعی، اصلاحات، جنبش‏های اجتماعی، انقلاب‏های اجتماعی، انقلاب‏های رنگی، انقلاب‏های مخملین، تهاجم و یا جنگ داخلی و…از شیوه‏های تغییر حکومت‏ها است.

امروزه جهان غرب و خاصه آمریکا، قدرت جدیدی با عنوان «قدرت نرم» را پیشانی دو قدرت پیشین (قدرت سخت و قدرت اقتصادی) خود قرار داده است که به‌کارگیری این قدرت با کمترین هزینه، اهداف استراتژیک و مهمی را تعقیب می‌نماید.

در سال‌های اخیر، قدرت نرم و مفاهیم هم‌نشین و مرتبط آن مانند آسیب نرم، تهدید نرم، انقلاب نرم (رنگی)، جنگ نرم و براندازی نرم در گفتمان امنیت ملی کشورهای مذکور جایگاه خاصی یافته و سرمایه‌گذاری کلانی بر روی آن انجام شده است. به عنوان نمونه وقوع انقلاب‌های نرم (رنگی) در کشورهایی از قبیل گرجستان، اوکراین و قرقیزستان نشان از کاربرد قدرت نرم در راستای براندازی نرم و سقوط حکومت‌های این کشورها داشته است.

به گفته‌ جورج سوروس،[۱] کشورهای زیادی در منطقه اروپای شرقی، آفریقا و خاورمیانه از جمله ایران (تا سال ۲۰۱۰) به‌عنوان کشورهای مخالف، هدف براندازی نرم آمریکا قرار دارند.

آمریکا (و متحدانش)، پس از ناکامی در رویکرد جنگ سخت برای مقابله با انقلاب اسلامی (کودتای نوژه، جنگ‌های قومی و منطقه‌ای کردستان، خوزستان، ترکمن صحرا، بلوچستان، جنگ تحمیلی ۸ ساله و…) با رویکرد جنگ نرم وارد کارزار گردید و با وجود هشدارهای مقام معظم رهبری، دشمن موفق شد در غفلت فرهنگی ـ اجتماعی، ارکان حمایتی نظام را مورد هدف قرار دهد و در یک دهه فعالیت، پایگاه معتنابهی در حوزه رسانه‌ای، دانشگاهی، دانشجویی، روشنفکری و عرصه‌های تولید و توزیع اندیشه (قدرت نرم) برای خویش فراهم سازد و اپوزیسیون سنتی را به‌عنوان نماد جعلی مبارزه با جمهوری اسلامی ایران حفظ نماید.

مقام معظم رهبری در یک راهبرد بلند مدت از مفاهیم تهاجم فرهنگی (۱۳۷۰) تا ناتوی فرهنگی (۱۳۸۵) و جنگ نرم (۱۳۸۸) به عنوان دغدغه‌های اصلی کشور یاد می‌کنند و این نگرانی‌ها در هیاهوی ساختگی غرب علیه ایران، به فراموشی سپرده می‌شود.

رهبر معظم انقلاب ماهیت جنگ نرم کنونی نظام سلطه علیه انقلاب و نظام اسلامی را اینگونه تشریح می‏نمایند: «یکی از مسئولان طراز اول رژیم صهیونیستی غاصب اسرائیل، در سال گذشته توصیه‌ای به آمریکایی‏ها کرد.این توصیه کاملاً در مطبوعات خارجی و اینترنت منعکس شد و امر پنهانی و مخفیانه‌ای نیست.توصیه وی به آمریکایی‏ها این بود که بیهوده وقت خود را با عراق و کره شمالی و کشورهایی از این قبیل تلف نکنید. مسئله اصلی شما ایران است.اگر خاورمیانه را می‏خواهید، وقت‌تان را مصروف عراق نکنید، سراغ ایران بروید، کانون و سرچشمه آنجاست،
اما ایران مثل عراق و کره شمالی و افغانستان نیست که بتوان با حمله نظامی آن را تسخیر کرد. نظام و حکومت اسلامی به مردم متکی است، مردم آن را حفظ کرده‌اند. باید کاری کنید که مردم آن را رها کنند. راهش این است که مردم را با ترویج فرهنگ و ادبیات غربی و فرهنگ و تربیت آمریکایی، به واگرایی نسبت به دین و فرهنگ و سنت و تاریخ شان سوق داد. وقتی مردم این تعلقات را رها کردند، بعد از گذشت چند سال، بدون اینکه سرمایه‌ای صرف کنید، با یک حمله و تحرک احیاناً نظامی مختصر، می‏توانید این مانع بزرگ، یعنی نظام اسلامی را از سر راه بردارید.»

بنابراین ضروری است تا با عنایت به موفقیت و جایگاه حساس و استراتژیک جمهوری اسلامی ایران، به نحو جدی و شایسته با این جبهه جنگی برخورد نمود و سازوکار لازم اعم از حوزه‌های نظری و کاربردی را فراهم ساخت.

 ۵-  اهداف تحقیق

هدف از پژوهش حاضر تبیین  و بررسی دیدگاه ها و رویکردهای مقام معظم رهبری در زمینه جنگ نرم و سایبری می باشد. رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیرشان با رییس و اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی همچون همیشه بر برجسته کردن موضوع فرهنگ در جامعه و توجه جدی بر ارتقای سطح کیفی تولیدات فرهنگی و نیز اهتمام بیش از پیش به بحث تهاجم فرهنگی تاکید کردند. ایشان با تاکید بر این که فرهنگ و ارزش های فرهنگی، هویت و روح یک ملت است، یادآورشدند: فرهنگ، حاشیه و ذیل اقتصاد و سیاست نیست بلکه اقتصاد و سیاست حاشیه و ذیل فرهنگ هستند. به عبارتی فرهنگ در نظر ایشان یک نظام اعتقادی، ارزشی، ‌رفتاری است که بر همه‌ی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار و از آن‌ تأثیرپذیر است.

 


[۱].جورج سوروس (مجاری‌الاصل) میلیاردر آمریکایی و صاحب بنیاد و فروشگاه‌های زنجیره‌ای سوروس در جهان اموال خود را وقف تغییر و براندازی حکومت‌های مخالف آمریکا نموده است.از جمله روش‌های ایشان شامل پرداخت هزینه و تامین بودجه مورد نیاز اپوزیسیون و گروه‌ها و اعطای بورس تحصیلی، تاسیس NGO و نشریات و رسانه‌های واقعی و مجازی می‌باشد.

 

درباره

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشودفیلدهای الزامی علامت دار شده اند *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.