آخرین اخبار
خانه / در آینه‌ی تلاش مسئولین / زاوه / سیمای شهرستان زاوه زادگاه عالم عارف حاج آخوند ملا عباس راشد(موقعیت جغرافیای،یپیشینه تاریخی،آب و هوا و اقتصاد شهرستان زاوه)

سیمای شهرستان زاوه زادگاه عالم عارف حاج آخوند ملا عباس راشد(موقعیت جغرافیای،یپیشینه تاریخی،آب و هوا و اقتصاد شهرستان زاوه)

موقعیت و محدوده جغرافیایی شهرستان زاوه

    زاوه در مشرق تربت حیدریه واقع شده است که از سمت شمال به جلگه فریمان و جلگه رخ تربت حیدریه، از سمت شرق به باخرز تایباد، از سمت جنوب به شهرستان رشتخوار و از سمت غرب به شهرستان تربت حیدریه متصل است به عبارتی زاوه پل ارتباطی میان شهرستان های تربت حیدریه، رشتخوار، فریمان، تربت جام و تایباد می باشد. شهرستان زاوه دارای دو بخش بنام های مرکزی و سلیمانیه می باشد. بخش سلیمانیه از روی نام مبارک یکی از برادران ثامن الائمه که در فاصله ۳۶ کیلومتری شرق مرکز شهرستان مدفون گشته است و به شاه سلطان سلیمان مشهور و معروف است اسم گذاری شده است.

پیشینه تاریخی

      زاوه، هم اکنون نام روستایی در نزدیکی تربت حیدریه است. زاوه همچنین نام کهن شهر تربت حیدریه، احتمالاً تا پیش از قرن نهم هجری بوده است، و از آن زمان به نام قطب‌الدین حیدر به تدریج تربت قطب‌الدین حیدر و بعدها تربت حیدری نام گرفت و سرانجام، به تربت حیدریه معروف شد.زاوه همچنین نام شهرستانی در نزدیکی تربت حیدریه است. در این شهرستان روستایی به نام زاوه وجود دارد که از بزرگ ترین روستاهای این شهرستان است. تربت حیدریه با عنوان و موقعیت جغرافیایی فعلی خود سابقه تاریخی طولانی ندارد زیرا نام دیرین و قدیمی آن « زاوه » بوده است. زاوه که فعلاً یکی از روستاهای شهرستان زاوه به شمارمی رود در گذشته ها جنبه شهریت داشته است. به نظر می رسد که واژگان زاو، زاوه، زو، زوه، زاوین و به همین طریق زاب، زابه و زابین، از یک خانواده باشند. زو به معنی دریاست، زاو یا زاب به همان معنی زو گرفته شده است و به اشاره دکتر معین به استناد قول هرن، مشتق از کلمه zap ایرانی است یعنی عمیق, به طور کلی می توان گفت زاوه یعنی آب خیز یا جلگه ای بر آب نهاده و پرآب یا بستری یادگار سفر آب که جلگه زاوه سابقاً موسوم به شهر « زو » بوده و شهریت داشته است. مسلم است که شهر زاوه سابقه تاریخی طولانی باید داشته باشد زیرا طبق نوشته بلاذری زاوه جزء شهرهایی است که در زمان خلیفه سوم راشدین به دست سپاه اسلام مفتوح می شود و طبیعی است شهری که در صدر اسلام در شمار شهرهای مهم خراسان بوده و توسط سپاه اعراب فتح شود بنیاد آن به قبل از اسلام بر می گردد. خلیفه عثمان بن عفان در سال ۳۰ هجری عبدالله بن عامر را به غزو بلاد خراسان فرستاد و او شهرهای اسفراین، خواف، … زاوه بعضی را عنواتا و  بعضی را صلحا گشود همچنین باقوت حموی، زاوه را پیش از خراب شدن توسط مغول ها چنین وصف می نماید:

” زاوه بعد الواوالمفتوحه من رساتیق نیشابور، کوره من کورهامشتمل علی مأتین و عشرین قریه و قد حول من قراها الی الرخ​ و ربع الشامات و قصبتها، لبشیک “

      پیداست که زاوه با این تعریف در سال های نخستین قرن ۷ از شهرهای ربع نیشابور بوده است و مشتمل بر ۲۲۰ قریه اما با ورود مغولان به خراسان این شهر معمور و آبادان مثل تمامی شهرهای این سامان ویران گردیده است. مقارن با این سنوات، قطب الدین حیدر، عارف مشهور قرن ششم که از مدت ها پیش در شهر زاوه اقامت گزیده بود در می گذرد. در نزهت القلوب، حمد الله مستوفی چنین می نویسد که:

     ” زاوه ولایتی است و قصبه او زاوه و در آنجا قلعه گلین محکم باشد و قریب ۵۰ پاره دیه از توابع آن است و بعضی را آب رود است و بعضی را آب قنات. حاصلش ابریشم و غله و پنبه و انگور و میوه فراوان است و مزار شیخ قطب الدین حیدر که مقدم حیدریان است در آنجاست.”

      طبق این گزارش نتیجه می گیریم که شهر زاوه بعد از حمله مغول مجددا بازسازی شده است. از زاوه قدیم دیگر در منابع تاریخی و جغرافیایی خبر چندانی نیست. زیرا که به تدریج تربت حیدریه یا تربت حیدری یا تربت به اعتبار نام قطب الدین حیدر ترک، بر واژه اصیل و قدیم زاوه غلبه می کند و حوزه وسیع خراسانی میانی یعنی سرتاسر جلگه رخ، جلگه زاوه، منطقه محولات و ازغند و رشتخوار، تربت حیدریه خوانده می شود. سابقه این تغییر از نیمه های قرن نهم هجری و اوایل قرن دهم به بعد است که جسته گریخته در کتب تاریخی به نام تربت بر می خوریم. تا آنجا که با طلوع دولت صفویان یعنی حدود سیصد سال پس از مرگ قطب الدین حیدر، تربت حیدریه به عنوان یک سرفصل جغرافیایی در کتب تاریخ و گزارش های جغرافیایی رخ می نماید و بلامنازع و قانونی بر جای زاوه قرار می گیرد. بعد از حملات مغول و ویرانی شهرهای خراسان و بالطبع تربت حیدریه باز هم این ناحیه از حملات و لشکرکشی ها و … و حتی حوادث طبیعی در امان نماند و پیوسته مورد تخریب و تجدید قرار می گرفت. از جمله این آسیب ها می توان از حملات ازبک ها، حضور افغان ها و نادریان در روستاهای زاوه – حملات ترکمن ها و درگیری های داخلی و زلزله نام برد.  آنکه در سال های دهه آخر قرن دوازدهم خرابی های قلعه موجبات تجدید بنای آن را از سوی اسحاق خان قرائی فراهم می کند. لازم به ذکر است که نام قرائی آمیخته با نام این سرزمین است امیر تیمور سرسلسله گورکانیان متوفی به سال ۸۰۷ هـ . از تاتاران بود. این سردار که از آسیای مرکزی برخاست، در سال های آخر قرن هشتم هجری و در تعقیب فتوحات خویش به خراسان رسید. طایفه ای از ساکنان آسیای مرکزی که قراتاتار خوانده می شدند و همراه وی به خراسان راه یافته بودند در جلگه های آباد و حاصلخیز خواف و زاوه متوطن شدند. قرائی ها از بازماندگان این قوم مهاجرند. مشهورترین فرد طایفه قرائی اسحاق خان و سپس فرزند او محمد خان است. به هر حال قلعه فروریخته و از هم گسیخته تربت حیدریه به وسیله اسحاق خان از نو ایجاد می شود و اسحاق خان به اعتبار حصار بلندی که خود برگرد شهر برآورده است نیرو می گیرد و همانطور که در کتاب گنج دانش ص ۳۹۹ آمده است:

     ” تربت حیدریه که دهی خرد بود به حسن اهتمام وی شهری معتبر و مرجع زاوه رجال مسافر و تجار گشت. مهمانخانه او پانصد نفر را کفایت کردید و ابواب آن به روی صادر و وارد همیشه مفتوح بودی.”

     مولف مرات البلدان در مورد ترکیب جمعیتی زبان و مذهب مردم تربت چنین نوشته مصاحب شمشیری معروف می باشند. بشره سکنه این ولایت تیره تر از بشره مردم سایر ولایات خراسان است. فرهنگ جغرافیایی ایران نیز در مورد شهرستان مورد بحث آورده است:

     ” در زمان نادر شاه افشار شش هزار خانوار از طوایف بلوچ و چهار هزار از طوایف قراتاتار و یکهزار خانوار اعراب و بعضی طوایف مختلفه به نواحی تربت کوچانده شده با طوایفی که قبلاً در اطراف تربت سکونت داشتند مخلوط شده لیکن زبان خود را حفظ کرده به زبان های فارسی بلوچی- عرب- افغانی و ترکی تکلم می نمایند. مذهب سکنه اغلب قرا و قصبات تربت شیعه اثنی عشری است فقط در قسمت های مرز افغانستان چندین آبادی اهل تسنن می باشند.”

     در قرن دهم هجری بعد از حمله تیموریان و بازسازی مجدد، آرامش نسبی در این شهر برقرار گردیده و در دوران صفویه علیرغم وجود رکود نسبی در اغلب شهرهای استان خراسان، شهر تربت‏ حیدریه به دلایل مذکور به رشد خود ادامه و اهمیت آن در حد شهرهای مهم نیشابور و سبزوار ارتقاء یافته است. در سال ۱۲۰۰ هجری قمری در زمان آقا محمدخان قاجار بخشی از ایلات فارس به سرکردگی اسحاق خان قرای به تربت‏ حیدریه که دارای ۵۰۰ خانوار ساکن بوده منتقل و برج و باروی شهر مجددا تجدید بنا گردیده است. و به امر پدرش نجفعلی خان رئیس طایفه تاتار گرداگرد مزار قطب الدین حیدر احداث گردید که هنوز هم آثار این برج و باروی مستحکم پیرامون شهر باقی مانده است.
آثار تاریخی موجود شهر نشان می دهد که پیش از اقدامات اسحاق خان، محل شهر آباد بوده و به عمر هم در دوره اسحق خان این شهر که همواره در سر راه هندوستان قرار داشت به سرعت ترقی کرد و کوچه و بازاری به آن اضافه گردیده کتاب جغرافیای مفصل ایران که در سال ۱۳۱۱ هجری به طبع رسیده درباره این شهر می‏ نویسد:
” صد و پنجاه سال قبل اسحق خان نامی ارک و باروهایی برای شهر ساخت که اکنون قسمتی از آن خراب شده ولی قسمت مهم بناهای خوب شهر خارج از حصار واقع است ساکنین شهر تربت اسحق ابتدا طوایف قرائی بودند که بعدها با بلوچ ها و یزدی های که برای تجارت و صنعتگری به آنجا آمده بوده مخلوط شدند. در شصت سال قبل به واسطه قحطی جمعیت کثیری از این شهر تلف شد که به واسطه حاصل خیزی مجددا آباد گردید و امروز تجارت پشم و ابریشم و نامی آن سهم است. علت وجود شهر تربت‏ حیدریه، علاوه بر وجود اقتصاد کشاورزی، استقرار در مسیر راه های مهم کاروان رو که به شهرهای مرزی از یک طرف و شهر مشهد و جاده معروف ابریشم از طرف دیگر منتهی می‏ گردیدند بوده است. وجود کاروانسراهای متعدد، بازارها و مساجد و تکایا، موجبات جذب تعداد قابل توجهی از صنعتگران، پیشه وران و بازرگانان به این شهر گردیده. به نحوی که اقتصاد شهر تقریبا از اوایل دوران قاجار بر عملکرد بازار و مبالدات منطقه‏ ای به عنوان نقطه شروع سیر تکاملی شهر متکی گردیده است. توسعه کالبدی شهر بدوا به صورت متمرکز و به تدریج به صورت شعاعی در راستای محورهای اصلی ورودی شهر صورت گرفته است. با توجه به استقرار شهر تربت ‏حیدریه در پهنه با خطر بالای زلزله مخراب در سال های  ۷۳۷ هـ .ق،  ۱۰۲۶ هـ .ق و  ۱۳۰۲ هـ .ق و همچنین استاده از مصالحی نظیر خشت و گل و چوب در بنای ساختمان ها، شهر تربت حیدریه بارها توسط زلزله ویران و دچار آسیب موثری گردیده است. با تثبیت سلسله پهلوی در اوایل قرن اخیر اولین خیابان های عریض شهر به صورت دو محور (شمال به جنوب) خیابان فردوسی (محور شرق به غرب) خیابان طالقانی (به صورت عمود بر هم) احداث گردید، که عملا بافت قدیمی شهر را به قسمت های مجزا تقسیم و سیمای سنتی شهر را دچار تحول نمود. دگرگونی های فوق باعث توسعه بافت های طرنجی در درون بافت سنتی شهر گردید که با استقرار ارتش دوم در شمال غرب تربت ‏حیدریه و ایجاد کارخانه قند و تاسیسات مربوط به انبارهای شرکت نفت در دهه‏ های  ۴۰ ۳۰ سیمای شهر به طور کلی دگرگون و در دهه‏ های بعدی، با احداث خیابان های امام خمینی، شهید رجایی و بلوار بسیج و مهم تر از همه جاده آسیایی در شرق شهر) بلوار امام رضا (توسعه شهر با سرعت بیشتری ادامه پیدا کرد، به نحوی که جمعیت شهر در کمتر از ۴ دهه به حدود پنج برابر افزایش سیفته با در برگیری روستاهای ذیل بعد از سال ۱۳۰۰ و الحاق آن ها به محدوده فعلی شهر تربت‏ حیدریه) روستای ملکی، ضیاءالدین، قاسم آباد، مظفریه، حسنی، منصوریه و حیدر آباد (توسعه شهر از هسته اولیه آن یعنی از محلات رباط بالا، باغ سلطانی، و قلعه کهنه در سه جهت شمال، جنوب و غرب گسترش یافته است. از محلات معروف بافت کهن شهر می‏ توان از محلات سرطروس، قلعه کهنه، باغ سلطانی، محل نوبهار، بارزار، شیرچارسو، شادده، گذر صدر، کوچه قاضیان و محله شیب به عنوان هسته اولیه گسترش شهر نام برد.”

وجه تسمیه

       وجه تسمیه زاوه نامعلوم است. زاوه را به نام شهر زو نیز نامیده اند. برخی از زاوه ای ها اعتقاد دارند زاوه همان سبای بلقیس است و اعتقاد به این دارند که سلیمان بن داوود تخت ملکه را از این منطقه به سرزمین بنی اسراییل برده است. احتمال دارد دلیل این اعتقاد افسانه ای این باشد که زاوه را زوه نیز می توان خواند که آهنگی نزدیک به سبا دارد. اما در اینکه زاوه را در دوره ای شهر زو می نامیده اند تردیدی نیست. بیهقی در خصوص نام زاوه گفته است: وجه تسمیه ٔ آن به زاوه آن است که مدخل آن از سوی هر یک از شعب ها مشتمل است بر ۲۲۰ قریه و بسیاری از قریه های آن به « رخ » و « ربعالشامات » تبدیل یافته و قصبه ٔ آن بیشک است. از این جا است محمدبن احمدبن مثنی بن سعید زاوهی. زاوه را در زمانی زاوه سنجان نیز می گفته اند. چنین است که حمدالله مستوفی در جایی از کتابش گفته است: از مشهد تا زاوه ٔ سنجان ۱۵ فرسنگ است و قطب الدین حیدر در زاوه است . این شهرستان تا آبان ماه ۱۳۸۷، یکی از بخش‌های شهرستان تربت حیدریه بود که در این تاریخ به شهرستان ارتقا یافت و مرکز این شهرستان، شهر دولت آباد می‌باشد. زاوه، از شمال با شهرستان فریمان و شهرستان تربت جام، از غرب با شهرستان تربت حیدریه، از جنوب با شهرستان رشتخوار و خواف و از شرق با شهرستان تایباد و تربت جام همسایه‌ است .وسعت این شهرستان ۲۴۳۷ کیلومتر مربع و جمعیت آن در حدود ۶۷۰۰۰ نفر است. این شهرستان از دو بخش مرکزی و سلیمانیه تشکیل یافته‌است. جمعیت این شهردر سال ۱۳۸۵، برابر با ۹۰۶۴ نفر بوده است. از آثار تاریخی این شهرستان می‌توان به مسجد جامع نجف خان. اب انبار نجف خان، حمام نجف خان. اشاره کرد اماکن زیارتی شهرستان امامزاده سلطان حسین واقع در چخماق. بی بی شهربانو واقع در چخماق.

آب و هوا

     تنوع آب و هوایی شهرستان زاوه متنوع است به نحوی که آب و هوای تابستانی آن تحت تاثیر اقلیم گرم و خشک کویری و آب و هوای زمستان آن تاثیر گرفته از سیکلون های هوای سرد است.

اقتصاد

     اقتصاد شهرستان زاوه بر مبنای کشاورزی و دامپروری است. مجصولات اصلی این شهرستان زعفران و انگور است. آب این شهرستان در قدیم از قناتی به نام قنات امرآباد تامین می شده است. همچنین فرت بافی و قالی بافی پیشه اکثر زنان این شهرستان بوده است که البته امروزه کمتر نشانی از این پیشه ها در شهرستان زاوه یافت می شود. هچننین در حال حضر بیش از ۲۵ کوره آجر پزی در شهر دولت آباد فعال می باشد که کمک شایانی به اقتصاد شهرستان کرده است.

 پتانسیل های حوزه گردشگری

     شهرستان زاوه با عنایت به اینکه چند سالی است به شهرستان ارتقا پیدا کرده است. لذا بسیاری از ظرفیت ها و پتانسیل های حوزه های مختلف از جمله گردشگری هنوز ناشناخته مانده است. علیرغم اینکه این شهرستان توانایی جذب گردشگر را دراین حوزه دارد. که می توان در مزار سلطان سلیمان، بند ساق بیشه، روستاهای قلعه آقاحسن … سرمایه گذاری نمود که نیازمند اطلاع رسانی آن و دعوت از سرمایه گذاران بخش گردشگری می باشد که این امر همت تمامی ارگان ها و نهادها را جهت به ثمر رساندن طلب می کند.

آثار تاریخی، فرهنگی شهرستان زاوه

     در شهرستان زاوه تعداد ۱۴ اثر ثبت شده در فهرست آثار ملی قراردارد که از شاخص آن ها می توان به مزار سطان سلیمان، مسجد نجف خان و منزل آخوند ملاعباس اشاره نمود. وهچنین علاوه بر آثار ثبت شده تعداد ۱۱ اثر تاریخی دیگر نیز در این شهرستان شناسایی شده است، که هنوز نیازمند است بررسی و شناسایی در کل شهرستان صورت گیرد. نگهداری و حفاظت آثار تاریخی نیازمند شناخت و سعی و تلاش همگانی و فرهنگ سازی مناسب می باشد و احیاء و کاربری شایسته آن نیازمند مشارکت بخش خصوصی می باشد. از جمله آثار تاریخی که بخش خصوصی می تواند در آن سرمایه گذاری نماید در حال حاضر آب انبار نجف خان، حمام نجف خان، منزل آخوند ملاعباس می باشد.

مزارات و امازادگان

     از امامزادگان مشهور این شهرستان می توان مزار سلطان سلیمان برادر امام رضا(ع)، مزار سطان حسین، مزار سید ابراهیم را نام برد. مزار آصف برخیا و مزار پیش حسن معروف به شیخ حسن جوری نیز در این شهرستان قرار دارد. همچنین مقابر خاندان قرایی نیز در دولت آباد مرکز شهرستان می باشد.

صنایع و معادن

     از مواد معدنی این شهرستان می توان منگنز، باریت، و کارخانه سیمان را نام برد که  کارخانه سیمان زاوه از بزرگ ترین کارخانه های استان خراسان رضوی می باشد. همچنین این شهرستان در مسیر جاده بین المللی بازارچه و گمرک دو غارون هم مرز با افغانستان قرار گرفته است که می تواند از این طریق نسبت به توسعه معادن و ایجاد زیر ساخت ها اقدام شود و این امر به گردشگر پذیر شدن این شهرستان از مرزهای شرقی کمک خواهد کرد.

بناهای تاریخی شهرستان زاوه

مسجد نجف خانی

توضیحات مختصر :

  مسجد جامع بنایی شبستانی با شش ستون چهارضلعی با دو محراب است که بر روی آن تاریخ ۱۱۸۲ هـ .ق درج شده است.

قدمت :
دوره افشاریه

مزار سلطان ابراهیم

توضیحات مختصر :

قدمت :

قاجاریه

حمام نجف خانی

توضیحات مختصر :

 حمام نجف خان که در فاصله ۵۰ متری شرق مسجد نجف خان قرار گرفته بنائی است آجری که در زمینی به طول ۲۳ متر و عرض ۱۸/۵ متر ساخته شده و شامل دو هشتی بزرگ است….

قدمت :

قرن ۱۱ هـ .ق

بناهای آرامگاهی

توضیحات مختصر :

در میان شهر دولت آباد و در آن سوی پارک نجف قلی خان سه بنای آرامگاهی در کنار هم دیده می شود که به اعتبار سنگ مزارات آن به مقابر فرماندهان فوج قرایی و خانواده آنها مشهور اسث….

قدمت :

.

آب انبار نجف خان

توضیحات مختصر :

آب انبار نجف خان متعلق به قرن دوازدهم هجری می باشد که توسط فرد خیر و نیکوکاری به نام نجف قلی خان ساخته شده است. نجف قلی خان از اهالی و بزرگ دولت آباد بوده که در لشگر کشی نادر شاه افشار به هرات، نادر شاه به پاس خدمات وی در کمک به او ۷ بلوک از جلگه زاوه و باخرز را با لقب سرداری به او می بخشد. نجف قلی خان از آن پس دولت آباد را مرکز حکومت خود قرار داده و قلعه مستحکمی می سازد. در داخل شهر نیز ایشان به ساخت حمام و آب انبار و مسجد مبادرت می ورزد که اکنون نیز با نام نجف خان باقی است….

قدمت :

قرن دوازدهم

مزار سلطان سلیمان

توضیحات مختصر :

این مزار در روستای میان کوه در ۶۰ کیلومتری شمال خاوری تربت حیدریه قرار دارد آرامگاه سلطان سلیمان بنایی شکل گرفته از سنگ و آجر است با نقشه مربع که روی صفه ای سنگی ایجاد شده است. ورودی بنا از سمت جنوب به صورت ایوانی که در طرفین آن ایوانچه هایی قرار گرفته با درگاهی به فضای داخلی راه می یابد…

قدمت :

دوره صفویه

منزل آخوند ملا عباس راشد تربتی

توضیحات مختصر :

حاج آخوند ملاعباس تربتی متولد ۱۲۵۰ یا ۱۲۵۱ شمسی (۱۲۸۸) و متوفای ۲۴ مهر ۱۳۲۲ شمسی یکی از برجسته ترین و ممتازترین چهره های معنوی و مردمی در تاریخ اخیر ایران است زندگی او به افسانه و شخصیت او به اسطوره شبیه است تا آنجا که هرکس ممکن است با خود بگویید به راستی آیا انسان می تواند تا بدین پایه ارتقاء یابد. وی را باید در زمره متشرع ترین عارفان وعارف ترین متشرعان قرار داد. منزل حاج ملا عباس راشد تربتی با مساحت حدود ۳۰۰ مترمربع در روستای کاریزک قرار دارد، پوشش بنا گنبدی و مصالح به کار رفته در آن خشت خام و گل می باشد….

قدمت :

اواخر قاجار

آصف برخیا

توضیحات مختصر :

این بنا در ۷۰ کیلومتری شمال غربی تربت حیدریه بر دامنه غربی کوه چشمه واقع است به اعتقاد اهالی این مکان آرامگاه آصف برخیا وزیر حضرت سلیمان است. بنای آرامگاه چهار ضاعی بر صفه ای سنگی بنیاد شده است و فضای ورودی آن ایوانی دارد که از طریق درگاه به داخل بنا راه می یابد….

قدمت :

رشته های فعال صنایع دستی در شهرستان زاوه

رشته نام بخش ردیف
گلیم بافی. نمدمالی. ساخت ساز سنتی. فرت بافی. بافتنی های سنتی مرکزی ۱
فرت بافی. گلیم بافی سلطان سلیمان ۲

    
بافت پارچه های سنتی 

         
ساخت سازهای سنتی

        
نمد مالی 

 

 

آداب و رسوم و بازی های محلی شهرستان زاوه

      از آداب و رسوموبازی های محلی این شهرستان می توان به ۱۴ بدر، خرپلک، پرتاب سنگ، رقص محلی، استای سه پایه اشاره نمود.

چهارده بدر

       در یک رســم محلی در شهرستان مردم در روز ۱۴ فروردین از منازل خارج و جهت اسـتفاده از طبیعت و زیبایی های آن و انجام بازی های محلی به کنار مزار شیخ حســن (پیش حسـن) می روند.
        

                                    محل روشن کردن شمع                           چهارده بدر – پراکندگی جمعیت

بازی خرپلک

      بازی خرپلک که یک بازی پر نشاط و شادابی و با هیجان خاصی اجرا می گردد یک بازی های بومی محلی می باشد. در این بازی معمولا در ایام نوروز یا سیزده بدر در بیرون از روستا و در محوطه های باز همچون النگ ها اجرا می گردد. در این بازی که اصول بازی آن بسیار راحت است تعدادی از جوانان ورزیده این بازی را انجام می دهند. این بازی محدودیت سنی ندارد و تعداد آن هم مهم نیست. در این بازی سکویی حدودا بین ارتفاع ۳۰ تا ۷۰ سانتی متر با سنگ های لاشه ساخته و زمین روبروی آن را در حدود یک تا سه متر با بیل می کولند تا خاک آن کاملا نرم باشد. سپس افراد  یکی یکی از فاصله ای دورتر خیز برمی دارند و با رسیدن به لبه سکو می پرند و مقدار پرش خود را محک می زنند.

بازی محلی پرتاب سنگ

      در این بازی که معمولا در فضای آزاد و در دل طبیعت در روزهای ۱۳ و ۱۴ فروردین انجام می گیرد افراد با بلند کردن سنگ ها بر روی دست و پرتاب آن به سمت جلو میزان پرتاب خود را می سنجند و برنده کسی است که مقدار بیشتری سنگ را پرتاب کند.

           

رقص محلی

           

درباره خسروی ابوالقاسم

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشودفیلدهای الزامی علامت دار شده اند *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.