آخرین اخبار
خانه / اخبار / اخبار روز / ابوسعید ابوالخیر عرفان مثبت اسلامی را در بین مردم و جامعه گسترش داد

ابوسعید ابوالخیر عرفان مثبت اسلامی را در بین مردم و جامعه گسترش داد

 

ابوسعید ابوالخیر عرفان مثبت اسلامی را در بین مردم و جامعه گسترش داد

نماینده مردم  تربت حیدریه ، مه ولات و زاوه در مجلس شورای اسلامی گفت: با خواندن کتاب اسرار التوحید در می یابیم که آن مرد بزرگ چه دشمنی ها و تعصبات نابجا را به دوستی و سعه صدر تبدیل کرد و عرفان مثبت اسلامی را در بین مردم و جامعه گسترش داد.

 

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی سیمای مه ولات، ابوالقاسم خسروی در نخستین کنگره بزرگداشت ابوسعید ابوالخیر مهنه که در سالن فرمانداری شهرستان مه ولات با حضور معاون وزیر ارشاد؛ مدیرکل برنامه ریزی امور فناوری وزارت علوم تحقیقات و فناوری؛ خسروی، نماینده مردم مه ولات، تربت حیدریه و زاوه در مجلس شورای اسلامی؛ رشید، معاون سیاسی استاندار خراسان رضوی در حال برگزاری است، افزود: یکی از وظایف روشنفکران جامعه امروز زنده کردن نام بزرگان دین و معنویت است و نتیجه این یادکردها دمیدن روحیه انسانی و اخلاق مداری در جامعه می باشد.

 

وی اذعان کرد: شیخ ابوسعید ابوالخیر، پیر مهنه، از جمله بزرگان عرفان و معنویت اسلامی است که با سخنان شور آفرین خود در جمع یارانش نفوذ می کرد و انقلاب درونی در آنان ایجاد می کرد.

 

نماینده مردم تربت حیدریه ، مه ولات و زاوه در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: هدف از برگزاری چنین همایش هایی این است که نخبگان دانش و دین فرصتی بدست آورند که حاصل پژوهش های خود را به جامعه انتقال دهند و نتیجه این انتقال، دین گرایی و معنویت جویی است که تاثیر مستقیم بر جوانان کشور دارد.

 

خسروی در پایان بیاناتش از کلیه دست اندرکاران این حرکت ارزشمند، معنوی، علمی و پژوهشی قدردانی نمود.

 

گزیده ای از اشعار منسوب به ابوسعید ابوالخیر

 

یا رب مکن از لطف پریشان ما را
هر چند که هست جرم و عصیان ما را
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم
محتاج بغیر خود مگردان ما را

 

ای حیدر شهسوار وقت مددست
ای زبده‌ی هشت و چار وقت مددست
من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مددست

 

نوروز شد و جهان برآورد نفس
حاصل زبهار عمر ما را غم و بس
از قافلهٔ بهار نامد آواز
تا لاله به باغ سر نگون ساخت جرس

 

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ

یا رب به محمد و علی و زهرا
یا رب به حسین و حسن و آل‌عبا
کز لطف برآر حاجتم در دو سرا
بی‌منت خلق یا علی الاعلا

وصل تو کجا و من مهجور کجا
دردانه کجا حوصله مور کجا
هر چند ز سوختن ندارم باکی
پروانه کجا و آتش طور کجا

منصور حلاج آن ن

هنگ دریا
کز پنبهٔ تن دانهٔ جان کرد جدا
روزیکه انا الحق به زبان می‌آورد
منصور کجا بود؟ خدا بود خدا

 

وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم بیکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا

 

گفتی که منم ماه نشابور سرا
ای ماه نشابور نشاب

ور ترا
آن تو ترا و آن ما نیز ترا
با ما بنگویی که خصومت ز چرا

 

هرگاه که بینی دو سه سرگردانرا
عیب ره مردان نتوان کرد آنرا تقلید دو سه مقلد بی‌معنی
بدنام کند ره جوانمردان را

 

 

درباره

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشودفیلدهای الزامی علامت دار شده اند *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.