بخش اول: مقدمات
یکی از نشانه های جامعه اسلامی اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه است چرا که سرسلسله تمام واجبات الهی حتی جهاد در راه خدا، امر به معروف و نهی از منکر توصیف شده که محدود به زمان و مکان خاصی نیست. امر به معروف و نهی از منکر از فروع دین اسلام است و اجرای آن باعث برپا شدن واجبات و از بین رفتن منکرات و برقراری امنیت و آسایش در جامعه می شود. اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به قدری است که همواره ائمه معصومین(ع) در سیره عملی شان مردم را دعوت به خوبی ها و دوری از بدی ها می کردند و به اصحاب و پیروان خود نیز توصیه می کردند که امر به معروف و نهی از منکر را در فعالیت های اجتماعی خود انجام دهند. امام محمد باقر(ع) میفرمایند: اگر فریضه امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اجرا شود، همه امور در مسیر صحیح خود قرار میگیرد. پیامبر اسلام(ص) در حدیثی میفرمایند: مادامی که امت من به تکلیف دینی امر به معروف و نهی از منکر عمل کنند، برکات الهی بر آنها نازل میشود و امام علی(ع) میفرمایند: اگر مردم به تکلیف دینی امر به معروف و نهی از منکر عمل نکنند، اشرار و بدان جامعه بر آنها مسلط میشوند.
بر این اساس نظام جمهوری اسلامی نیز که متأثر از مبانی دین اسلام و مکتب اهل بیت(ع) می باشد به احیای این فریضه توجه ویژه ای داشته است بطوری که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر پایه اعتقاد به اصولی متعالی چون توحید، وحی الهی، روز رستاخیز، عدل تکوینی و تشریعی الهی، امامت و رهبری و کرامت و آزادی انسان تنظیم شده، در کنار توجه به ارزشهای اسلامی، به امر به معروف و نهی از منکر نیز توجه خاصی شده به طوری که در ابتدای این قانون و به عنوان یک «اصل» بدان تأکید گردیده است. اصل هشتم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین مقرر داشته که: «در جمهوری اسلامی ایران دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر وظیفهای است همگانی و متقابل، بر عهده مردم نسبت به یکدیگر، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت. شرایط و حدود و کیفیات آن را قانون معین میکند. والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر». این اصل یکی از اصول مترقی نظام اسلامی است که در آن برای دولت و ملت ایران وظایفی را مشخص کرده است. در این اصل وظیفه امر به معروف و نهی از منکر وظیفه ای همگانی و ویژه آحاد ملت دانسته شده است که هم مردم و هم دولت باید در این زمینه ورود پیدا کنند زیرا امر به معروف و نهی از منکر اهرم بسیار قدرتمندی است که از طریق بسیج همگانی و مستمر دولت و ملت، میتواند زمینهساز رشد فضایل و طرد مفاسد باشد.
اما متأسفانه با وجود تأکیدات بسیاری که در شرع مقدس اسلام به این واجب الهی شده و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران هم به عنوان یک اصل مطرح شده است این امر از موضوعات بسیار غریب و ناشناخته و مظلوم و از صحنه رانده شده در نظام فکری و سیاسی اسلام است و آن طور که باید و شاید به آن پرداخته نشده است. و امروز بعد از گذشت سی و پنج سال از تشکیل نظام جمهوری اسلامی و تصویب قانون اساسی و با توجه به این که قانون اساسی یک قانون فرادستی می باشد و برای اینکه ضمانت اجرایی پیدا کند، نیازمند قانون عادی می باشد که در متن اصل هشتم نیز بر آن تأکید شده است، باید گفت هنوز هیچ قانونی برای عملی کردن و به صحنه آوردن این واجب فراموش شده به تصویب نرسیده است و دستگاه های مختلف نظام اعم از قانونگذاری و اجرایی و قضایی کشور یک ساز و کار مشخص برای تحقق عملی این اصل مهم تدوین و تشریح ننمودهاند.
به نظر می رسد برای تحقق این اصل مهم اولین اقدام راهبردی این است که فریضه امر به معروف و نهی از منکر میبایست آن جایگاه واقعی و حقیقی خودش را در جامعه اسلامی پیدا کند؛ جایگاهی که سال هاست نه تنها مورد تغافل قرار گرفته بلکه کاملاً در انزوا قرار داده شده است. برای این کار باید همه نهادهای رسمی و غیر رسمی دست به دست هم دهند تا با کمک یکدیگر ضمن روشن کردن ابعاد این امر مهم زمینه کاربست آن در جامعه را نیز فراهم آورند. در این میان روحانیون، علما و دانشگاهیان باید ابعاد مختلف آن را تبیین کنند بطوری که نقش این فریضه الهی را در امنیت پایدار، اقتصاد اسلام، عمران و آبادانی و اشتغال، سیاست و فرهنگ تبیین کنند، مجلس با تصویب قوانین جزایی، کیفری و حقوقی خلأ قانونی یا ضعف و کمبود قانون در این زمینه را جبران نماید. دولت اصل هشتم قانون اساسی را اجرا کند، رسانههای گروهی، نخبگان و فرهیختگان جامعه در ارتباط با اینکه امر به معروف و نهی از منکر اساسیترین مساله حکومت اسلامی است، این مسائل را با ادبیات روز در جامعه مطرح کنند، در دانشگاهها تعریف واقعی و حقیقی امر به معروف و نهی از منکر مطرح شود و نتیجهای که نظام از امر به معروف و نهی از منکر میخواهد در جامعه تبیین شود، آن وقت شاهد خواهیم بود که مردم گامهای بلندی را در جهت اصلاحات و سالمسازی فضای جامعه، توسعه بهداشت، عمران و آبادانی برخواهند داشت و نظام جمهوری اسلامی گامی مهم در مسیر تحقق اهداف و آرمان هایش بر خواهد داشت.
نکته دیگری که بیان آن در این مجال ضروری است آن است که بر اساس تلقی ای که در حال حاضر از مسألهی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه وجود دارد، در جامعه چنین جا افتاده که هرگاه سخن از امر به معروف میشود یعنی مبارزهی با بیحجابی و بد حجابی در حالیکه از منظر دین و همینطور رهبر معظم انقلاب، کارکردهای امر به معروف و نهی از منکر، به مراتب فراتر از چنین مسائلی است تا جاییکه ایشان نسبت به این مسأله تذکر داده و میفرمایند:
«امر به معروف و نهى از منکر یک واجب است که رودربایستى و خجالت برنمىدارد. ما گفتیم: اگر دیدید کسى مرتکب خلافى مىشود، امر کنید به معروف و نهى کنید از منکر. یعنى به زبان بگویید. نگفتیم مشت و سلاح و قوت به کار ببرید. اینها لازم نیست. خداى متعال که این واجب را بر ما مسلمانان نازل فرموده است، خودش مىداند مصلحت چگونه است. ما هم تا حدودى حکم و مصالح الهى را درک مىکنیم. بزرگترین حربه در مقابل گناهکار، گفتن و تکرار کردن است. اینکه یک نفر بگوید اما ده نفر ساکت بنشینند و تماشا کنند، نمىشود. اگر یکى دچار ضعف نفس بشود، یکى خجالت بکشد و یکى بترسد، اینکه نهى از منکر نخواهد شد.
گناهکار هم فقط بدحجاب نیست که بعضى فقط به مسألهى بدحجابى چسبیدهاند. این، یکى از گناهان است و از خیلى از گناهان کوچکتر است. خلافهاى فراوانى از طرف آدمهاى لاابالى در جامعه وجود دارد: خلافهاى سیاسى، خلافهاى اقتصادى، خلاف در کسب و کار، خلاف در کار ادارى، خلافهاى فرهنگى. اینها همه خلاف است. کسى غیبت مىکند، کسى دروغ مىگوید، کسى توطئه مىکند، کسى مسخره مىکند، کسى کمکارى مىکند، کسى ناراضىتراشى مىکند، کسى مال مردم را مىدزدد، کسى آبروى مردم را بر باد مىدهد. اینها همه منکر است. در مقابل این منکرات، عامل بازدارنده، نهى است؛ نهى از منکر.» (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم۲۹/۷/۷۱)
به همین منظور نگارنده در سلسله یادداشت هایی به جهت روشن شدن ابعاد مختلف این امر به بررسی مبانی فقهی اصل هشتم قانون اساسی در ادله اربعه «کتاب، سنت، عقل و اجماع» خواهد پرداخت و با نگرش به اندیشه های فقهی امام خمینی(ره) در باب امر به معروف و نهی از منکر و اهتمام ویژه آن رهبر حکیم و فرزانه به احیاء این قانون حیات بخش اسلام به عوامل محجوریت و موانع اجرای این فریضه الهی و اصل مهم قانون اساسی و دلائل ناکامی های عملی در این باب اشاره خواهد کرد.